تفال به حافظ امروز شنبه 23 اردیبهشت 1402
به گزارش وبلاگ ایران، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
دوش از جنابِ آصف، پیکِ بشارت آمد
کز حضرتِ سلیمان، عشرت اشارت آمد
خاکِ وجود ما را، از آبِ دیده گِل کن
ویرانسرایِ دل را، گاهِ عمارت آمد
این توضیحِ بی نهایت، کز زلفِ یار گفتند
حرفیست از هزاران، کاندر عبارت آمد
عیبم بپوش زنهار، ای خرقهٔ می آلود
کان پاکِ پاکدامن، بهرِ زیارت آمد
امروز جایِ هر کس، پیدا گردد ز خوبان
کان ماهِ مجلس افروز، اندر صدارت آمد
بر تختِ جم که تاجش، معراج آسمان است
همت نگر که موری، با آن حقارت آمد
از چشمِ شوخش ای دل، ایمانِ خود نگه دار
کان جادویِ کمانکش، بر عزمِ غارت آمد
آلوده ای تو حافظ، فیضی ز شاه درخواه
کان عنصرِ سَماحت، بهرِ طهارت آمد
دریاست مجلسِ او، دَریاب وقت و دُر یاب
هان ای زیان رسیده، وقتِ تجارت آمد
توضیح لغت: صدارت: صدرنشینی/جادوی کمانکش: چشم افسونگر یار/ سماحت: به فتح اول جوانمردی
تفسیر عرفانی:
آنان که دلداده راه دوست می گردند، انتها به مراد دل خود دست می یابند و در این مقام از او طلب بخشش می نمایند تا همیشه در جوار او جای گیرند.
تعبیر غزل:
غم و قصه به خاتمه رسیده و روزگار خوشی و آسایش فرا رسیده، فرصت ها را غنیمت بشمار و غم آینده و افسوس گذشته را فراموش کن. حال را دریاب و از آن به خوبی استفاده کن.
منبع: فرارو