برترین و بدترین پدران و مادران انیمیشن های مشهور؛ از گوتل خبیث تا مارلین محافظه کار

به گزارش وبلاگ ایران، فرزندپروری احتمالاً یکی از دشوارترین کار های جهان است و دل و جرأت زیادی هم می خواهد. هیچ پدر و مادری نمی تواند تضمین کند که مرتکب اشتباه نخواهد شد. هیچ دستورالعمل دقیقی هم درباره اینکه چگونه والدین خوبی برای فرزندمان باشیم وجود ندارد. با این حال، همواره می توان از اشتباهات دیگران درس گرفت، حتی اگر آن ها شخصیت هایی کارتونی باشند.

برترین و بدترین پدران و مادران انیمیشن های مشهور؛ از گوتل خبیث تا مارلین محافظه کار

به گزارش روزیاتو، در ادامه مروری بر پدران و مادران انیمیشن های مشهور خواهیم داشت. لیست زیر از بدترین تا برترین مرتب شده است.

12- گوتل در گیسو کمند (Tangled)

جنبه منفی: گوتل نمونه یک فرد گسلایتر است. او دائماً دروغ می گوید، تمسخر می نماید و احساسات راپونزل را کوچک می شمارد. گوتل دختر خود را در برج بلندی نگه می دارد و داستان های ترسناکی درباره خطرات دنیای بیرون به او می گوید تا او را از رفتن به بیرون بازدارد.

راپونزل ارزش خود را از یاد برده بود و نمی توانست بفهمد خود چه خواسته هایی دارد. او به سندرم استکهلم هم دچار شده بود که باعث ایجاد یک درگیری درونی میان تمایلش به کشف دنیای بیرون و احساس گناهش از سرپیچی از دستور نامادری اش برای ماندن در برج منجر می گردد. بعد از گریختن از برج، مدتی طول می کشد تا او با خودش احساس راحتی کند.

11- شاه آگنار و ملکه ایدونا در یخ زده (Frozen)

جنبه منفی: والدین السا او را از دنیا جدا می نمایند، به او می گویند که فرد خطرناکی است و از او می خواهند برای در دست گرفتن کنترل قدرتش خود را به لحاظ عاطفی سرکوب کند، به جای آنکه سعی کند قدرت خود را رام کند. به همین علت، حتی در بزرگسالی هم دائماً از خود ترس دارد و پس از مرگ والدینش هم به پنهان شدن ادامه می دهند.

این تصمیم بر رشد روانی هر دو دختر تأثیر می گذارد، چون قطع ارتباط السا با جامعه به معنای منزوی شدن آنا نیز هست. این امر آن ها را از برقراری ارتباط با مردم ناتوان می سازد. السا در اولین برخورد خود با مردم در مراسم تاجگذاری اش کنترل خود را از دست می دهد و به طور کامل در قالب ملکه یخی فرو می رود. آنا نیز با اولین مردی که می بیند می خواهد ازدواج کند تا از او چشم برندارد.

10- ملکه لیلیان و شاه هارولد در شرک (Shrek)

جنبه منفی: ازدواج فیونا با شرک به جای پرنس چارمینگ که قرار بود همسر آینده او گردد، پادشاه را خشمگین می نماید. وقتی ملکه می گوید این انتخاب فیونا است پادشاه در پاسخ می گوید بله! ولی قرار بود پرنس را انتخاب کند که ما برایش انتخاب نموده بودیم. این نمونه ای از رفتار یک والد خودشیفته است که از فرزند خود به عنوان ابزاری برای پر و بال دادن به ایگوی خود استفاده می نماید.

خوشبختانه فیونا وقتی با شرک آشنا شد که بزرگ شده و از والدینش جدا شده بود. او هنوز هم عاشق پدر و مادر خود است، اما زندگی و عشق خودش از عقاید والدینش مهم ترند.

9- ابولیتا النا در کوکو (Coco)

جنبه منفی: این خانواده چندان حمایتگر نیست و علاقه میگل به موسیقی را جدی نمی گیرد. ابولیتا آنچنان خود را نسبت به زندگی میگل محق می داند که گیتار او را می شکند. حتی گذشته دراماتیک خانواده که آن ها را به این روز انداخته هم توجیهی بر این رفتار نیست.

کوچک شمردن یک تفریح را می توان با کوچک شمردن شأن کودک برابر دانست. میگل در کوششی برای تنها ماندن با علاقه اش به دنیای مردگان برده می گردد، جایی که تقریباً در آن ماندگار می گردد.

8- استویک بزرگ در چگونه اژد های خود را تربیت کنیم (How to Train Your Dragon)

جنبه منفی: مردم جزیره برک قرن ها با اژدهایان جنگیده اند. استویک، رهبر قبیله و پدر هیکاپ می خواهد یک شکارچی ماهر اژد ها و یک مبارز شجاع تربیت کند. اما هیکاپ عکس انتظارات او و پسری خوش قلب است. استویک نمی تواند پسرش را درک کند، به همین علت ناخواسته دانش او را کوچک می شمارد و باورش نمی نماید.

بچه های که خانواده شان آن ها را نمی پذیرد، خودشان نیز از پذیرش خود ناتوان می مانند. هیکاپ آرام و قرار ندارد و دائماً در پی کسب تأیید پدرش از هر روش ممکنی است، حتی افراطی ترین روش ها، امری که در نهایت منجر به وقوع اتفاقات دراماتیکی در فیلم می گردد.

جنبه مثبت: در نهایت، پدر و پسر با یکدیگر به تفاهم می رسند. استویک متوجه می گردد دانش فنی هیکاپ ارزشمند و دنیا بینی مهربانانه تر او سازنده تر است. او پسرش را همانگونه که هست می پذیرد.

7- خانواده مادریگال در افسون (Encanto)

جنبه منفی: بزرگ خانواده، آبوئلای سختگیر است، خانواده ای که در آن تمامی اعضا جز میرابل از قدرت هایی جادویی برخوردارند. این امر باعث طرد شدن میرابل در درون خانواده می گردد. این اتفاق در زندگی واقعی زیاد رخ می دهد: اعضای خانواده سعی می نمایند از آن هایی که رفتار متفاوتی دارند یا پیروز نیستند فاصله بگیرند. در نقطه اوج عاطفی داستان، آبوئلا بر سر میرابل فریاد می کشد و به او می گوید که مایه رنج خانواده است.

جنبه مثبت: علیرغم شرایط دشواری که میان آبوئلا و میرابل برقرار است، والدین خود او حمایتگرند و حتی کوشش می نمایند پشت او در آیند و در برابر مادربزرگ بایستند. احتمالاً به لطف تأثیر آن ها است که میرابل مهربانی خود را از دست نمی دهد و حتی زندگی خود را برای نجات خانواده به خطر می اندازد. در نهایت، آبوئلا به اشتباهات خود پی می برد و سعی می نماید رابطه اش را با میرابل ترمیم کند.

6- ملکه الینور و شاه فرگوس دلیر (Brave)

جنبه منفی: شاه فرگوس نمونه یک پدر شوخ و شنگ است که دوست دارد خوش بگذراند. او عاشق بچه هاش است و بسیار نیز به فکر مریدا است. اما در عین حال، اختیاری از خود ندارد و تربیت بچه ها و تصمیمات سخت را بر عهده همسرش گذاشته است. ملکه الینور فرمانروایی شایسته و مادری سختگیر است که بدون در نظر گرفتن خواسته های مریدا دخترش را وادار به پیروی از سنت ها می نماید.

جنبه مثبت: این مادر و دختر در نهایت یاد می گیرند که یکدیگر را درک نمایند و بپذیرند و باهم آشتی می نمایند.

5- مینگ لی در قرمز شدن (Turning Red)

جنبه منفی: میلین لی یک دختر 13 ساله چینی آمریکایی است. به علت رفتار های کنترلگرانه شدید و مداوم مادرش، میلین مجبور به پنهان کردن رازهایش می گردد، از جمله اینکه یک روز به یک پاندای قرمز رنگ تبدیل می گردد که نمادی از بلوغ و احساسات شدید و اشاره ای به پاندای سرخ، حیوان بومی چین است. مادر میلین هم خود زمانی سعی نموده بود پاندای سرخ درونش را سرکوب کند، امری که باعث از دست رفتن احساسات قوی او برای همواره شده بود.

تمامی نسل های زنان در این خانواده بخشی از وجود خود را رها نموده اند تا به فردی مناسب جامعه تبدیل شوند. قرمز شدن به ما نشان می دهد سیستم کلی خانواده و تروما های آن از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است. میلین خود را بر سر دو راهی می بیند: رفتن به همان مسیر یا پذیرش پاندای درونش.

جنبه مثبت: میلین خودش را انتخاب می نماید و به این چرخه سرانجام می دهد. او در این مسیر ترومای مادرش را نیز التیام می بخشد و او را تشویق می نماید به خودش واقعی اش بیشتر نزدیک گردد. در نهایت، مادر و دختر رابطه به مراتب نزدیک تری نسبت به گذشته با یکدیگر پیدا می نمایند و از رابطه ای سالم و صریح برخوردار می شوند.

4- مارلین در در جستجوی نمو (Finding Nemo)

جنبه منفی: مارلین نمونه ای از یک والد بیش از حد حمایتگر است که از فرزندش در برابر تجربه های نو و بزرگ شدن محافظت می نماید. البته این موضوع نشأت گرفته از گذشته خود او است: او همسر و 399 فرزند دیگر را از دست داده است.

جنبه مثبت: مارلین واقعاً عاشق نمو است و تا انتهای اقیانوس برای نجات او می رود. او والدی نه کامل و بی عیب و نقص، اما خوب است.

3- جیمز و یودورا در شاهزاده خانم و قورباغه (The Princess and the قورباغه)

جنبه مثبت: جیمز و یودورا والدینی بامحبت، حمایتگر و سختکوش اند. آن ها به تیانا درباره زندگی و رفتن در پی آرزوهایش یاد می دهند. تأثیر آن ها را می گردد در همه جنبه های شخصیت تیانا دید، از انگیزه و بلندپروازی اش گرفته تا عشق شدیدش به دوستان و خانواده خود.

تیانا و پدرش در دوران کودکی او به همراه یکدیگر آشپزی می کردند. همین موضوع هم بود که علاقه به آشپزی را در تیانا ایجاد کرد و بعد ها او را به راه انداختن رستوران خودش سوق داد. تیانا آغاز به انجام کار های مختلفی می نماید تا بتواند برای اجاره یک خانه پس انداز کند. یودورا دختر فوق العاده ای پرورش داده که بیشتر آن به تنهایی و بعد از مرگ همسرش بوده است. او والدی مهربان و حمایتگر است.

2- موفاسا در شیر شاه (The Lion King)

جنبه مثبت: موفاسا مهم ترین فرد زندگی سیمبا و برای او الگوی قدرت است. موفاسا به پسرش درباره جایگاهش در دنیا، ارزش دیگر موجودات آن و رهبری و مسئولیت پذیری یاد می دهد. او منبعی نامحدود از خرد شگفت انگیز پدرانه است. موفاسا در جایی به سیمبا می گوید: من تنها زمانی شجاع هستم که لازم باشد. شجاع بودن به معنای طلب دشواری نیست.

1- خانم دیویس در داستان اسباب بازی (Toy Story)

جنبه مثبت: خانم دیویدس همواره در پس زمینه این فرانشایز قرار داشته است. او مادری مجرد است که کوشش می نماید 2 فرزند خود را بزرگ کند و مادر خوبی باشد. ما او را همواره در حال کوشش برای فراهم کردن برترین ها برای بچه ها خود می بینیم، از برگزاری جشن تولد برای اندی گرفته تا به جان خریدن دردسر های رفتن به رستوران پیتزا پلنت یا انجام وظایف روزمره.

خانم دیویس در دنیایی بسیار شبیه به دنیای ما زندگی می نماید. به همین علت هرگز این فرصت را پیدا نمی نماید که عشق خود به پسرش را با مبارزه با یک جادوگر یا مرگی دراماتیک مثل موفاسا نشان دهد. ما هرگز به طور دقیق نمی دانیم او با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می نماید، اما می دانیم که مانند بسیاری از والدین دنیای واقعی او هم برای پرورش انسانی خوب هر روز ازخودگذشتگی می نماید.

منبع: فرارو

به "برترین و بدترین پدران و مادران انیمیشن های مشهور؛ از گوتل خبیث تا مارلین محافظه کار" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "برترین و بدترین پدران و مادران انیمیشن های مشهور؛ از گوتل خبیث تا مارلین محافظه کار"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید